نام دکتر گوبلز را شاید شنیده باشید، گوبلز دست راست هیتلر بود و مهمترین وظیفه ممکن را در دوران جنگ جهانی دوم در دست داشت و آن وزارت تبلیغات نازی ها بود. در مورد شخصیت و زندگی نامه دکتر گوبلز فرانک مجیدی مقاله مفصلی نوشته است که میتوانید اینجا بخوانید، ولی آنچه که در این نوشته به آن خواهم پرداخت تفکرات و استراتژی های این انسان شیطان خوانده شده است، استراتژی ها و تفکراتی که انسان های زیادی را مسخ هیتلر و افکار پلیدش کرده بود و یک جهان را به نابودی کشاند، هر چند بعد از خواندن این اندیشه ها خواهید دید که هنوز هم دکتر گوبلز نمرده است و در میان ما نفس می کشد.
اصول تبلیغاتی دکتر گوبلز
مبلغان باید از وقایع و افکار عمومی آگاهی داشته باشند
گوبلز اعتقاد داشت که طرح های تبلیغاتی را فقط با مراجعه دائمی به اطلاعات موجود در جامعه می توان اجرا کرد، زیرا که در غیر این صورت تبلیغات با حوادث و افکار مردم منطبق نخواهد بود.گوبلز غالبا به سخنان مادرش گوش می داد و معتقد بود که که « آشنایی مادرم با احساسات و عواطف مردم بیش از دانشمندانی است که در برج های عاجگون تحقیقات علمی می نشینند. در سخنان مادرم همیشه صدای مردم را به گوش خود می شنوم که در باره اوضاع و احوال اجتماع سخن می گویند»
طرح های تبلیغاتی را باید رهبران مقتدر به مرحله اجرا درآورند
این اصل در تئوری نازی ها از نظر تمرکز قوا و نزد گوبلز به خاطر جاه طلبی اش مورد قبول بود و البته جواب نیز داده بود چرا که آلمان ها همیشه نسبت به هدف های تبلیغاتی که بوسیله رهبری مقتدر و مشهور طرح می شد، توافق و همکاری از خود نشان می دادند. گوبلز پیوسته نتایج مهمی را که از نطق هیتلر – خصوصا به هنگام بحران ها واغتشاش ها- حاصل می شد، به طور دقیق پیش بینی می کرد و عقیده داشت که نطق های هیتلر مورد توجه آلمان ها قرار خواهد گرفت و دشمنان را نیز کاملا متحیر خواهد کرد
از همین رو گوبلز بر این عقیده بود که مبلغ مقتدر باید سه وظیفه را به عهده بگیرد:
الف) مبلغ باید همه دستورهای تبلیغاتی را به مرحله اجرا در آورد
ب) مبلغ باید دستورهای تبلیغاتی را برای ماموران عالی رتبه روشن سازد و روحیه آنها را تقویت کند.
ج) مبلغ باید بر فعالیت های سازمان های دیگری که از نظر تبلیغاتی حائز اهمیت می باشند پیوسته نظارت داشته باشد.
تبلیغات باید بر سیاست ها و اعمال دشمنان اثر بگذارد
گوبلز اغلب از هیتلر می خواست که وی را به جای وزیر دادگستری آلمان به ریاست جلسات محاکماتی که در فرانسه تشکیل می شد بگمارد زیرا معتقد بود که از خلال گفته های محکومین بهتر می توان بعضی نکات را بیرون کشید و از نقطه نظر روانی وتبلیغاتی آنها را مورد توجه قرار داد و بطور دقیق به کار بست.
از نظر گوبلز مهمترین مساله برای مبلغ مقتدر و برجسته آن است که در طرح فعالیت ها و ایجاد حوادث تازه کمک و شرکت کند نه آنکه طرح و حادثه ای را پس از وقوع مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهد.
گوبلز از تبلیغات به عنوان یکی از سلاح های جنگی یاد می کرد و معتقد بود که تبلیغات علاوه بر تخریب و تضعیف روحیه دشمن می تواند بر روی سیاست ها و اعمال رهبران آنان نیز تاثیر بگذارد. گوبلز اظهار می داشت که بوسیله تبلیغات می توان دشمنان را از تلاش و کوشش به خاطر بدست آوردن مدارکی که ممکن است اطلاعات آنها را تکمیل کند، بازداشت. به وسیله تبلیغات می توان مسائل و موضوعاتی را طرح کرد که دشمنان از آنها نتایجی را که مورد نظر ماست اتخاذ کنند.
بوسیله تبلیغات می توان دشمنان را تحریک کرد که بعضی از اطلاعات مهم در باره خود را افشا کنند و در نهایت به وسیله تبلیغات می توان ارتباط میان فعالیت های دشمن را از بین برد.
باید همیشه به اطلاعات اتفاقی و طبقه بندی نشده دسترسی داشت
گوبلز برای اینکه به اخبار تازه و غیر رسمی دسترسی داشته باشد خبرنگاران زیادی را به مناطق مختلف روانه کرده بود تا داستان های جالب آن مناطق را جمع آوری کنند و در جهت اهداف ضد یهودی از آن ها استفاده کنند. گوبلز حتی در رسیدن به این اهداف خودش شروع به خبرسازی می کرد مثلا برای نشان دادن دوستی آلمان نسبت به فنلاند، کودکان بیمار فنلاندی را به کشور خود می اورد و آنها را مورد معالجه و حمایت قرار می داد و همچنین مراسم بزرگداشتی برای بزرگان کشورهای فرانسه و بلژیک می گرفت و سعی می کرد در مردم آن کشور ها نسبت به کشورهای متفق تنفر ایجاد کند.
تبلیغات برای آنکه درک شود باید در مردم علاقه و توجه ایجاد کند.
گوبلز بهترین تبلیغ از راه روزنامه را نه نوشتن سرمقاله های پند آمیز، بلکه نوشتن اخبار دروغ می دانست، دروغ هایی آنچنان بزرگ که نتوان آنها را باور نکرد. این دوست صمیمی هیتلر معتقد بود که دروغ هنگامی موثر واقع می شود که مردم قادر به شناسایی آن نباشند و باید این نکته را هم در نظر داشت که مردم گاهی دروغ را بهتر و زودتر از حقیقت می پذیرند.
گوبلز همچنین به سینما توجه زیادی داشت و به قدرت آن پی برده بود وعقیده داشت که فیلمهای مستند، علاوه بر سرگرم کردن مردم، زمینه را برای اشاعه والقای بعصی مقاصد تبلیغاتی آماده و مساعد می سازد.
اعتقاد اصلی او در این بود که باید همه وسایل انتشاراتی را همزمان به کارانداخت زیرا هرگز نمی توان دریافت که چه نوع «طعمه »ای « صید» های گوناگونی راکه آماج تبلیغات نازی ها به شمار می رفتند را به دام خوهد انداخت.
بعضی اوقات باید در مقابل تبلیغات دشمن سکوت کرد
استراتژی گوبلز نسبت به تبلیغات ممالک دیگر اکثرا جوابگویی بود زیرا سکوت را بمنزله شکست و از بین رفتن شخصیت و اعتبار خود و همچنین توفیق دشمنان می دانست. وی دائما تبلیغات دشمنان را تجزیه وتحلیل می کرد و اگر قصد آنان دریافت جواب بود، وی سکوت اختیار می کرد ودر صورتی به جوابگویی می پرداخت که ادعاهای آنان دروغ محض باشد چرا که معتقد بود فقط دروغ های شاخدار باید جواب داده شود. گوبلز به ادعاهای بی اثر دشمنان پاسخی نمیداد و بر این باور بود که چنانچه این ادعاها از طرف وی تکذیب شود به اشاعه آن در میان مردم بیشتر کمک می کند و انرژی تبلیغاتی به هدر می رود
باید از استراتژی های تبلیغاتی دشمن استفاده کرد
گوبلز جوان که حدود ۴۰ سال داشت هرگز حالت تدافعی به خود نمیگرفت بلکه همیشه با سرسختی بسیار دشمنان را مورد حمله و سرکوبی قرار می داد و معتقد بود سخنان دشمنان منبع مهم و با ارزشی است .
زمان اجرای طرح های تبلیغاتی و نتایجی که از آنها به دست می آید باید به دقت تعیین شود
از نگاه گوبلز مبلغ باید فردی چالاک، چابک و تیزهوش باشد و همیشه بتواند تاثیرهای روانی تبلیغات را از پیش تخمین زده و به دقت حساب کند و در این مورد سه اصل را باید رعایت کند:
الف) سخنان تبلیغاتی شما باید پیش از سخنان تبلیغاتی کشور به گوش مردم برسد
گوبلز همیشه می گفت: «همیشه موفقیت از آن کسی خواهد بود که اولین کلمه را به گوش مردم برساند»
ب) مبارزه تبلیغاتی را باید در بهترین شرایط و مناسب ترین لحظه آغاز کرد
ج) موضوعات و مسائل تبلیغاتی را باید چندین بار تکرار کرد، اما نه به آن صورت که از تاثیر آن ها کاسته شود.
گوبلز از طرفی معتقد بود که مسائل و موضوعات تبلیغاتی باید انقدر تکرار شود که کاملا مورد فهم و درک مردم قرار گیرد و نکات لازم را به آنها بیاموزد و پس از آن نیز تکرار باید تا زمانی که زمینه را برای اشاعه مقاصد تبلیغاتی بیشتر مساعد می سازد، ادامه یابد.
تبلیغات باید میان مردم و وقایع با شعارها و عبارت های مشخص ارتباط ایجاد کند
در باورهای این مرد این عقیده وجود داشت که هر چند کلمه ها میان مردم و وقایع قرار می گیرند و بین آنها ارتباط برقرار می کنند، ولی مشاهده وقایع محتملا موثر تر از شنیدن و توصیف آنها خواهد بود. همچنین عکس العمل مردم نسبت به کلمه ها کاملا تحت تاثیر مشاهده وقایع قرار میگیرد و برای به دست آوردن چنین تاثیری عبارت ها و شعارها باید دارای خصوصیات زیر باشد:
الف) شعارها و عبارت ها باید در مردم عکس العمل های دلخواهی برانگیزد
ب) شعارها و عبارت ها باید مکررا در شرایط مناسب به کار برده شود
ج) شعارها وعبارت ها باید ساده و قابل فهم باشند.
تبلیغات باید از افزایش امیدهای پوچ و دروغین مردم جلوگیری کند
گوبلز همیشه از پیش بینی هایی که به حقیقت نمی پیوست سخت آزرده می شد ولی با این اوصاف غالبا به نظر می رسید که مردم خود با خیالپردازی درباره شکست دشمنان یا اندک موفقیت های که ممکن بود نصیب آلمان ها شود امیدهای پوچی در سر می پروراندند. در این قبیل مواقع گوبلز آنها را از تفکر درباره اینگونه امیدهای واهی و بی اساس بازمی داشت وحتی نمیگذاشت بعضی از پیروزی های به خصوص نیز با جاروجنجال اعلام شود.
گوبلز همه این استراتژی ها را به کار بست ولی شکست خورد شکستی که از غلط بودن مسیر اصلی ناشی شده بود، گوبلز در یک خودکشی خانوادگی به زندگی خود پایان داد ولی افکارش را هنوز هم می توان در گوشه گوشه دنیا رد گیری کرد، اما هدف این نوشتار این بود که شاید بتوان از این افکار پلید در مسیر درست تبلیغات تجاری نیز استفاده کرد و به گونه ای دیگر به این استراتژی ها نگریست.
آقای خاهانی
سلام
من لذت بردم و ممنونم که این مطلب رو نوشته اید. نازی ها کاملا به ماشین تبلیغات تسط داشتند و میشه گفت که بناینگذار اون هم هستند.
در آخر مطلبتون نوشته اید “شاید بتوان از این افکار پلید در مسیر درست تبلیغات تجاری نیز استفاده کرد و به گونه ای دیگر به این استراتژی ها نگریست.”
دقیقا هم همینطور هستش که الان دارند از این موارد کمال استفاده و یا بهتر بگویم سوء استفاده می کنند.
با تشکر