بهانه هایی برای کارآفرین نشدن

بهانه برای کارآفرینی کاور

قطعا اگر شما جذب این مطلب شده‌اید و روی تیتر آن کلیک کرده‌اید حداقل یک‌بار در مورد اینکه برای خودتان کاری راه بیندازید و یا برای دیگران کارکنید فکر کرده‌اید و شاید مثل خیلی‌های دیگر به نتیجه‌ای نرسیده‌اید و هنوز در این دوراهی کلافه کننده گیرکرده‌اید. جف هادن (Jeff Haden)  سیزده دلیل برای ما نوشته و سعی کرده ما را قانع کند که کار خودمان را شروع کنیم. این ۱۳ دلیل ازنظر جف دلایلی هستند که پایه و اساس منطقی و عقلانی زیادی ندارند و فقط یک مانع روانی حساب می‌شوند.

دیگه خیلی دیر شده

نوآوری فقط یک‌بار اتفاق نمی‌افتد و تمام هم نمی‌شود، راه نوآوری همیشه باز است و بیشتر شرکت‌های موفق بر اساس پالایش و بازتولید ایده‌های اولیه‌ای که توسط دیگران تولیدشده‌اند شکل‌گرفته‌اند. همان‌طور که زاکربرگ اولین نفری نبود که شبکه اجتماعی ایجاد کرد و همان‌طور که Dell اولین نفری نبود که کامپیوتر ساخت، شما هم قرار نیست همیشه اولین نفر باشید.

فقط موقعی برای شما دیر خواهد که نخواهید تندتر، قوی‌تر، ارزان‌تر و بهتر از همه آن‌هایی که زودتر اقدام کرده‌اند؛ عمل کنید.

خیلی می ترسم

فکر می‌کنید شما تنها کسی هستید که می‌ترسید؟ به‌هیچ‌وجه این‌طور نیست همه کارآفرین‌ها می‌ترسند و تا آخر نیز خواهند ترسید. این یعنی شما یک حق انتخاب دارید، یا باید اجازه دهید که این ترس‌ها شمارا عقب براند و یا باید از این ترس‌هایتان به‌عنوان سوخت و پیشران برای رسیدن به موفقیت استفاده کنید.

ازخودراضی بود دشمن پیشرفت است و خوشبختانه ترس از نرسیدن به رؤیاها می‌تواند باعث دور شدن رضایت از خود می‌شود.

 افراد مناسبی را نمی‌شناسم

امروزه تقریبا هر فردی را که بخواهید می‌توانید از یکی از سایت‌ها و یا شبکه‌های اجتماعی  مثل لینکداین، توئیتر، فیس بوک و … پیدا کنید از رئیس‌جمهور کشورتان گرفته تا بزرگ‌ترین سرمایه‌گذاران. درواقع بسیاری از افراد هستند که بیش‌ازحد در دسترس هستند و شاید همین در دسترس بودن یکی از عوامل موفقیت آن‌هاست.

اما ممکن است هنگامی‌که سعی می‌کنید با بعضی افراد ارتباط برقرار کنید هیچ جوابی دریافت نکنید، و به‌احتمال‌زیاد این قصور شماست که جوابی نگرفته‌اید چراکه هرچقدر قدرت و نفوذ افراد بیشتر می‌شود با درخواست‌های زیادی مواجه می‌شوند و سرشان به‌شدت شلوغ می‌شود. شما باید دلیل قانع‌کننده‌ای برای برقراری ارتباط داشته باشید و قبل از آنکه چیزی از طرف مقابل دریافت کنید باید به او چیزی بدهید و با این روش متعجب خواهید شد که چه افراد بزرگی به درخواست شما پاسخ خواهند داد.

 من اول باید سرمایه‌گذار پیدا کنم

انجام بیشترین کار با کمترین امکانات علم و هنری است که کارآفرین‌ها در آن خبره هستند. بدون پول، بدون نیروی انسانی، بدون زمان و بدون هیچ‌چیز دیگر؛ این کارآفرین‌ها هستند که کار را بدون هیچ‌چیز هم انجام می‌دهند.

شما هیچ‌وقت هیچ‌وقت پول و سرمایه کافی نخواهید داشت و اگر می‌بینید که پول کافی برای اجرای برنامه‌های خودتان ندارید پس برنامه‌هایتان را تغییر دهید. شما کنترلی بر روی آنچه در اختیار دارید یا خواهید داشت ندارید ولی می‌توانید کنترل کنید که با داشته‌های فعلی‌تان چه‌کاری انجام دهید.

من وقت ندارم

زمانی که شما در اختیاردارید مساوی زمانی است که همه مردم در اختیاردارند، تفاوت‌ها فقط در نحوه استفاده از این مقدار زمان است.

اگر شما در یک فضای بسته زندانی‌شده باشید و فقط ۲۴ ساعت برای زنده ماندن اکسیژن در اختیار داشته باشید، هیچ موقع وقتتان را برای چک کردن توئیتر و چت کردن با دوستانتان یا تماشای تلویزیون اختصاص نخواهید داد و فقط و فقط به فکر راهی برای بیرون رفتن از این فضای بسته خواهید بود.

سعی کنید کارهایتان را بر اساس اهمیت و اورژانسی بودن طبقه‌بندی کنید و کارهای اصلی خودتان را در قسمت مهم و اورژانسی طبقه‌بندی کنید.

من مهارت‌های مناسبی ندارم

هیچ ایرادی ندارد، بروید و این مهارت‌ها را کسب کنید، به مدرسه مناسبی بروید، یک کتاب و حتی ده‌ها کتاب بخوانید، با دوستانتان صحبت کنید، و در کسب‌وکارهای کوچک به‌صورت پاره‌وقت کارکنید و در صنایعی با حوزه کاری متفاوت کمی تجربه کسب کنید. کسانی را پیدا کنید که قبلا کار موردنظر شمارا انجام داده‌اند و برای آن‌ها در ازای آموزش دادن به‌صورت رایگان کارکنید.

این کارها به نظرتان سخت می‌رسد؟ به نظرتان این روش‌ها عادلانه نیست؟ اگر جوابتان مثبت است پس بدانید که هیچ‌وقت مهارت‌های موردنظر را به دست نخواهید آورد و بهتر است شکوه و شکایت را ادامه دهید.

مهارت و علم یادگرفتنی است نه یاد دادنی، بروید و به دست آورید.

نمی‌توانم به یک ایده عالی دست پیدا کنم

رؤیاپردازی برای رسیدن به یک ایده کاملا نو خیلی خیلی سخت است ولی واکنش نشان دادن به چیزهایی که از قبل وجود دارند خیلی راحت‌تر است. بنابراین به اطراف خود دقت کنید و ببینید چه چیزهایی در اطراف شما هستند که خوب کار نمی‌کنند؟ چه چیزهایی خیلی گران هستند؟ چه چیزهایی باعث تلف شدن زمان می‌شوند؟ اگر به این روش به فکر کردن ادامه دهید انبوهی از ایده‌های خوب را پیدا خواهید کرد؟ درواقع ایده‌های از پیدا کردن راه‌حل برای همین مشکلات به وجود می‌آیند.

تصور یک‌چیز ” جدید” خیلی دشوار است ولی تصور یک‌چیز بهتر آسان است. بسیاری از شرکت‌های موفق به بهتر کردن می‌اندیشند نه یک‌چیز جدید.

به نظرم ریسک زیادی دارد

هر ریسکی که امروز انجام می‌دهید درواقع دور شدن از ریسک‌هایی است که در آینده ممکن است با آن‌ها مواجه شوید. در طول زمان است که خواهید توانست به عقب‌نشینی‌ها، لغزش‌ها و شکست‌های خودتان غلبه کنید و تبدیل به یک فرد قوی‌تر و باهوش‌تر شوید که به صلاح تجربه مصلح هستید.

اگر با بهانه اینکه ریسک زیادی دارد هیچ کاری انجام ندهید، تنها چیزی که به دست خواهید آورد افسوس خواهد بود. زمانی را در نظر بگیرید که پیر و فرسوده شده‌اید و کار از کار گذشته است، و تنها جمله‌ای که با خود تکرار می‌کنید این است که ای‌کاش فلان کار را انجام می‌دادم.

پیر شدن بدون انجام هیچ کاری تنها ریسکی است که نباید قبولش کنید.

من به مسائل مهم و کلی می‌پردازم

شما کاملا اشتباه می‌کنید، درواقع شما تنبل هستید که به انجام کارهای ریز علاقه‌ای ندارید شاید هم‌فکر می‌کنید که قبلا این کارهای ریز و جزئی را انجام داده‌اید ولی یادتان باشد که هر کارآفرین موفقی خودش آستین‌هایش را بالا می‌زند و کارهای مهم را چه جزئی و چه کلی خودش انجام می‌دهد و این‌یکی از رازهای موفقیت کارآفرینان بزرگ است.

شما هیچ نیازی به توانایی‌های غریزی برای اجرای کارهایتان ندارید، تنها چیزی که لازم دارید پایبندی به اصول مدیریت کارهای شخصی است.

من باید صبر کنم تا همه‌چیز کامل شود

هیچ‌وقت همه‌چیز کامل نخواهد شد.

بهترین کاری را که می‌توانید انجام دهید و بعد از دور به کاری که انجام داده‌اید نگاه کنید، اگر با انجام اندکی کار بیشتر به نتایج بهتری می‌رسید پس‌کار را ادامه دهید ولی اگر با انجام کار بیشتر به نتیجه‌ای نخواهید رسید فقط کافی است ان کار را رها کنید.

با این کار به یک روش ارتقای نظام‌یافته‌ای خواهید رسید که بر اساس بازخورد گیری از تنها کسی است که نظر او واقعا مهم است، و او همان مشتری شماست.

من یک ایده خیلی محشر دارم ولی هیچ کس ان را نمی‌فهمد

چرا همه آن را فهمیده‌اند ولی تنها چیزی که فهمیده‌اند این است که این ایده خوب نیست.

ایده‌های عالی ایده‌هایی هستند که در چند کلمه می‌توان آن‌ها را توضیح داد، محصولات عالی را می‌توان با چند کلمه توصیف کرد. اگر فکر می‌کنید هیچ‌کس ایده شمارا نمی‌فهمد تنها کسی که آن ایده را نمی‌فهمد خود شما هستید. از غرور خود و دیدگاه خاص و منحصربه‌فردی که دارید فاصله بگیرید تا بتوانید به‌اشتباه خود پی ببرید.

به نظر خیلی سخت می‌رسد

سفرهای طولانی سخت هستند ولی گام‌های کوچک آسان‌اند.

هیچ هدف بزرگی یک‌شبه به دست نمی‌آید ولی در یک‌شب می‌توانید یک گام کوچک به سمت آن هدف بزرگ بردارید. اگر فقط به پایان سفر فکر کنید و یا به چیزهایی که در طول سفر نیاز خواهید داشت مطمئن باشید که هیچ‌وقت این سفر را شروع نخواهید کرد. به‌جای این کار یک کار کوچک انجام دهید که شما یک گام جلو ببرد، خواستن توانستن نیست، انجام دادن توانستن است.

 اگر شکست بخورم به‌شدت شرمنده و خجالت‌زده می‌شوم

شکست خوردن می‌تواند موجب سرافکندگی و شرمساری باشد و وقتی شما شکست می‌خورید عده‌ای شروع به صحبت در مورد شما می‌کنند، این عده همان‌هایی هستند که خودشان جرئت شروع هیچ کاری را ندارند پس نگران آن‌ها نباشید. اما عده زیادی هم هستند که به تلاش شما ارزش قائل خواهند بود، شما را تشویق خواهند کرد. همین انسان‌ها هستند که معنی شکست و شکست و شکست و درنهایت پیروزی را می‌دانند.

این انسان‌ها همان کارآفرین‌ها هستند

شما هم یکی از آن‌ها باشید

 

ترجمه با اندکی تغییر از لینکداین

 

1 دیدگاه برای “بهانه هایی برای کارآفرین نشدن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *