مقدمه ای بر آموزش گوگل آنالیتیکس

این روزها همه از فروشگاه های اینترنتی خرید می کنیم و کمتر کسی وجود دارد که نام دیجیکالا را نشنیده باشد و یا از آن خرید نکرده باشد.

اقبال عمومی به خرید های اینترنتی زیاد شده و همه کسب و کارها گوش هایشان را تیز کرده اند تا ببینند رقبایشان از فضای اینترنت چطور استفاده می کنند. گروهی در شبکه اجتماعی اینستاگرام فرصت مناسبی برای نمایش و فروش کالاهایشان یافته اند و گروهی از طریق تبلیغات در تلگرام با مشتری هایشان ارتباط برقرار می کنند.

گروهی از کسب و کارها هم که دید بلندمدت و اصولی تری دارند مسیر بهتری انتخاب کرده اند و پایگاه اصلی خودشان را وب سایت هایشان قرار داده اند و فعالیت در شبکه های اجتماعی را به صورت زیر مجموعه فعالیت های اصلی سایت جلو میبرند.

شما هم به عنوان صاحب یک کسب و کار هر روشی که انتخاب کرده باشید به ناچار از مجموعه ای از اصول کلی باید تبعیت و استفاده کنید. این اصول و روش ها شاید در فضای کسب و کار فیزیکی چندان مطرح و کاربردی نباشند اما در فضای کسب و کارهای اینترنتی بدون این اصول نمی توانید رقابت کنید. یکی از این اصول که شاید پایه همه اصول دیگر باشد این است که شما حتما و حتما باید بر پایه تحلیل پیش بروید.

از آنجایی که محیط اینترنت محیط بسیار بسیار گسترده، پیچیده ، پرجمعیت و پر از فرصت و تهدید است اگر بی گدار به آب بزنید از ناکجا آباد سر در خواهید آورد و نه تنها به نتایج مورد نظر کسب وکار خود نمی رسید بلکه هزینه های هنگفتی را هم از دست خواهید داد و بدبینی عمیقی ممکن است نسبت به این فضای پر از فرصت بر شما غلبه کند.

یکی از پیچیدگی هایی که دنیای اینترنت دارد این است که در اینترنت همه چیز به صورت نقل و انتقال داده ها رخ می دهد و همه چیز قابل ثبت و ضبط و پیگیری است اما این داده ها تا وقتی جمع آوری و ذخیره سازی و پالایش و تحلیل و مصورسازی نشود برای کاربران عادی مثل ما قابل درک نخواهد بود.

بیایید از دیدگاه یک مدیر کسب و کار سنتی به این قضیه نگاه کنیم

در یک مغازه فیزیکی، مغازه دار دائما در پشت دخل حضور دارد و همه رفت و آمد ها را می بیند، او می تواند ببینید که چه کسی از جلوی ویترین رد می شود ، چه کسی به چه محصولی بیشتر نگاه می کند، چه کسی وارد مغازه می شود ، چه کسی قیمت چه محصولی را میپرسد و چه کسی خرید می کند، چه کسی و با چه تیپ شخصیتی ای بیشتر چونه می زند و تخفیف می گیرد و چه کسی برایش قیمت چندان مهم نیست و بیشتر خرج می کند.

همه موارد بالا مواردی هستند که یک مغازه دار خبره آنها را با دقت در طی مرور زمان یاد می گیرد و فرصت های فروش خودش را بر اساس تحلیل های ذهنی خودش از مشتری شکل می دهد.

اما در یک فروشگاه اینترنتی قضیه کمی متفاوت تر است و شاید بهتر است بگوییم خیلی متفاوت تر است

در یک فروشگاه اینترنتی همه اتفاقاتی که برای یک فروشگاه فیزیکی رخ می دهد نیز رخ می دهد اما مشتری ها مانند روح هایی که دیده نمی شوند به وب سایت رفت و آمد می کنند، نگاه می کنند ، خرید می کنند و گاهی بدون خرید آن را ترک می کنند. و تنها ردی که از خود باقی می گذارند ردپایی از داده ها و اطلاعات دیجیتالی است که مدیر فروشگاه هیچ شناختی از این داده ها نمی تواند داشته باشد.

این اطلاعات به قدری مهم و حیاتی هستند که موفقیت یک فروشگاه در پایه شناخت مدیر فروشگاه از این اطلاعات است و بدون توجه به این اطلاعات، مدیر فروشگاه شبیه یک فروشنده کور خواهد بود که نه می داند چه کسی به فروشگاه او آمده و چه کسی از او خرید کرده است.

به طور کلی به فرایند جمع آوری و ذخیره سازی و تحلیل داده که منجر به تصمیم گیری بر اساس داده می شود از اصلاح هوش تجاری استفاده می شود که تخصصی بسیار مهم در کسب و کارهای امروزی است. به خصوص در کسب و کارهایی که با داده های بسیار زیادی سروکار دارند از دانشمندان  مهندسان داده برای طراحی و بهینه سازی این داده ها استفاده می کنند.

در طی این مجموعه مقاله های چند قسمتی که شاید بیشتر از ۲۰ قسمت باشد سعی خواهم کرد در مورد اصول و مبانی تحلیل در تجارت الکترونیکی و هوش تجاری بنویسم تا روش ها و ابزارهای آن را بیشتر بشناسیم. از آنجایی که تمرکز ما بر روی فروشگاه های اینترنتی خواهد بود گوگل آنالیتیکس به عنوان یکی از مهمترین و اصلی ترین ابزارها در مرکز توجه ما خواهد بود.

این مطلب به مرور تکمیل خواهد شد و لینک همه قسمت های بعدی در زیر این مطلب قرار خواهد گرفت و در واقع این مطلب که در حال مطالعه آن هستید به عنوان فهرست مجموعه مطالب آینده عمل خواهد کرد.

مقدمات ورود به دنیای تحلیل های بازاریابی دیجیتال

مقدمه ای بر تحلیل در بازاریابی دیجیتال